Dar Sharabam Chize Digar
در شرابم چیز دیگر ریختی درریختی
باده تنها نیست این آمیختی آمیختی
بار دیگر توبهها را سوختی درسوختی
بار دیگر فتنه را انگیختی انگیختی
چون بدیدم در سرم سودای تو سودای تو
آمدی در گردنم آویختی آویختی
طرههای مشک را دربافتی دربافتی
تارهای صبر را بگسیختی بگسیختی
تو اگر منکر شدی گویم نشان گویم نشان
مشک بر شعر سیه میبیختی میبیختی
ای قدح رخسار من افروختی افروختی
وی غم آخر از دلم بگریختی بگریختی