دیگر بر نمیگردم

دیگر بر نمیگردم دیگر بر نمیگردم
گیرم از فراق مردم دیگر بر نمیگردم

یاد داری پیش گلها دست با دست رقیبان
کنار آب شاران من در گوشه یی پنهان

با دو چشنمان حیران مایوسانه میدیدم
دیگر بر نمیگردم دیگر بر نمیگردم
دیگر بر نمیگردم دیگر نمیگردم

شام گاهی بی تو تنها از لب ساحل گذشتم
تو گویی موجه یی دریا به گوشم خواند نامت را

آخرین کلامت را به یادت گریه کردم
دیگر بر نمیگردم دیگر بر نمیگردم

Leave a Reply

Pin It on Pinterest

da_DAدری